• صفحه اصلی
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • محبوب ترین واژه ها
  • کمک مالی

دیکشنری روان

نمایش نتایج بیشتر

شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

massed

معنی massed به فارسی :

انباشته

واژه های مرتبط:

  • storage
  • telegraphic speech
  • model
  • instincts
  • nonsense syllobles
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به دیکشنری رابین میباشد.