معنی discrimination به فارسی :
تبعیض
در روانشناسی اجتماعی ، رفتار سوگیرانه از آن گونه که در پیشداوری نژادی دیده می شود.
تمیز، افتراق
تمیز
یادگیری پاسخ داده به یک محرک ولی نه به محرک های دیگر، هر چند که محرک های دیگر به محرک های اول وابسته باشند. برای مثال ، از راه آموزش تمیز دادن یک صوت با بسامد 500 دور در ثانیه (500cps) یک پاسخ شرطی را فرامی خواند ، درحالی که یک صوت 490cps چنین عملی انجام نمی دهد.
افتراق
1- در ادراک ، تشخیص تفاوت دو محرک . 2- در شرطی سازی ، نشان دادن پاسخ متفاوت به محرک مثبت (محرک تقویت شده) در مقایسه با محرک منفی (محرک تقویت نشده). {تعمیم}.
تمیز، افتراق، تمایز، تفکیک، تشخیص